نقد و بررسی دیدگاه وهابیت دربارۀ توسّل
مقدمه:
توسل، وسیله و واسطهقراردادنِ چیزی بین خود و مطلوب است. برخی از انواع توسل مورد اتفاق مسلمانان و وهابیان است و برخی مورد اختلاف بین ایشان است. این درس، در پیِ واکاوی مفهوم توسل و برداشتهای عامۀ مسلمانان و سوءبرداشتهای وهابیان است.
انواع توسّل
برخی از انواع توسل مورد اتفاق مسلمانان و وهابیان است و برخی موارد نیز اختلافی است.
۱- توسّلهای مورد اتفاق مسلمانان و وهابیان
۱-۱- توسّل به اسماء و صفات خداوند
خداوندمتعال در قرآن به واسطهقراردادنِ اسماء و صفات خود امر کرده است:
«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ. »
عبدالعزیز بنباز در اینباره میگوید: «توسّل به اسما و صفات و توحید او صحیح است، همانگونه که در حدیث صحیح آمده است: "بارخدایا! از تو میخواهم به اینکه شهادت میدهم، تو خدایی هستی که جز تو خدایی نیست، یکتایی هستی که نیازمندان قصد تو را میکنند، نزاده و زاییده نشدهای و هیچکس همتای تو نیست."»
۲-۱- توسّل به ایمان
خداوندمتعال میفرماید:
«إِنَّهُ کانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبادِی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَارْحَمْنا و انت خیر الراحمین»
در اینآیه و آیات مشابه آن، ایمان، وسیله برای طلب و درخواست مغفرت و پوشش گناهان و وفاتِ همراهِ با نیکان مقرر شده است.
۳-۱- توسّل به اطاعت از خداوند و عمل صالح
خداوندمتعال میفرماید:
«وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْماعِیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ وَأَرِنا مَناسِکَنا وَتُبْ عَلَیْنا إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ».
در اینآیه اشاره شده است که حضرت ابراهیم و اسماعیل(علیهماالسلام) با وسیله قراردادنِ عمل صالح و اطاعت، حاجت خود را درخواست کردهاند.
بنباز میگوید: «... و این دلالت دارد بر اینکه توسل به اعمال صالح صحیح است مثل اینکه انسان بگوید: بارخدایا! از تو میخواهم به محبّتی که نسبت به پیامبرت دارم، یا بهجهت پیروی از شرعت یا به جهت آنکه از آنچه بر من حرام کردهای عفت دارم یا امثال اینها که اینها توسل شرعی و صحیح است.»
۴-۱- توسّل به دعای ولی خدا در زمان حیات
عمربن خطاب میگوید: از پیامبراکرم(ص) شنیدم که فرمودند: «همانا بهترین تابعین، مردی است که به او اویس میگویند. او مادری دارد و در او لکهای سفیدی است، از او بخواهید که برای شما استغفار کند.»
۲- توسّلهای مورد اختلاف بین مسلمانان و وهابیان
برخی از موارد توسل، مورد اختلاف علمای مذاهب اسلامی است، یعنی در اینموارد وهابیان آنها را جایز نمیدانند؛ اما عموم مسلمانان جایز میشمارند. در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم.
نخست: توسّل به مقام اولیا
وهابیان توسل به مقام اولیا را جایز نمیدانند.
گروه دائمی بحثهای علمی و فتوای وهابیان در اینباره میگوید: «و مورد دیگر، آنکه از خدا بخواهد به آبروی انبیائش یا ولیّی از اولیائش به اینکه بگوید: "بارخدایا! از تو میخواهم به آبروی پیامبرت یا مثلاً به آبروی حسین(ع)" که این جایز نیست؛ زیرا آبروی اولیای خدا گرچه نزد خداوند عظیم است خصوصاً حبیب ما حضرت محمد(ص) جز آنکه سبب شرعی و عادی برای استجابت دعا به حساب نمیآید.»
دوم: توسّل به حقِّ ولیّخدا
گروه دائمی بحثهای علمی و فتوای وهابیان در اینباره نیز میگوید:
« مورد بعدی این است که بنده از پروردگارش حاجت خود را با قسم به ولیّش یا پیامبرش یا به حق پیامبرش یا اولیائش بخواهد،
به اینکه بگوید: "بارخدایا! من از تو فلان چیز را به حق فلان ولیّت یا به حق فلان نبیات میخواهم"، و این جایز نیست؛ زیرا قسم به مخلوق بر مخلوق ممنوع است، و بر خدای خالق، منعش شدیدتر است. وانگهی هیچمخلوقی بر خالقش به جهت اطاعت خدایسبحان، حقی ندارد تا به آن بر خدا قسم یاد کرده، یا به او توسل جوید.»
سوم: توسّل به ذات اولیا
گروه دائمی فتوای وهابیان نیز دربارۀ ایننوع توسل میگوید: «توسل به ذات پیامبر(ص) و غیر او از انبیا و صالحان جایز نیست.»
چهارم: توسّل به دعای پیامبر(ص) در برزخ
ابنتیمیه در اینباره معتقد است: «و این که از پیامبر(ص) بخواهی که برایت دعا کند، همانگونه که به شخص زنده میگویی: برایم دعا کن، و همانگونه که صحابه از پیامبر(ص) میخواستند که برایشان دعا کند، و این امری مشروع در مورد شخص زنده است؛
اما دربارۀ مردگانِ از انبیا و صالحان برای ما مشروع نیست که بگوییم: "برای ما دعا کن یا از پروردگارت بخواه"...؛ زیرا هیچیک از صحابه و تابعین چنین درخواستی را نکرده و هیچیک از پیشوایان به آن امر نکردهاند و در حدیثی نیز وارد نشده است.»
توسّل به ارواح اولیا از دیدگاه قرآن
آیۀ اول: تأکید بر توسّل به دعای پیامبر«ص» (پساز حیات)
خداوندمتعال میفرماید:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِیماً»
ممکن است کسی ادّعا کند که آیه، ظهور در زمان پیامبراکرم(ص) دارد؛ ولی با تنقیح مناط و اخذِ ملاک، میتوان آنرا به عصر پساز وفات ایشان نیز تعمیم داد؛ زیرا در همۀ زمانها گناهکارانی وجود دارند و بوسیلهای نیاز دارند تا او را برای طلب مغفرت از خداوند واسطه قرار دهند.
از اینرو، صحابه پساز پیامبر (ص) با تمسک به اینآیه از آنحضرت، طلب استغفار مینمودند. فهم و پذیرش اینمطلب بویژه با اثبات حیات برزخی و وجود ارتباط بین عالم برزخ و دنیا، هموارتر خواهدشد.
آیۀ دوم: تأکید بر توسّل به جاه و مقام ارواح اولیا
خداوندمتعال در قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
اینآیه، سه نکته دارد که دربردارندۀ کیفیت استدلال است:
اولاً:
وسیله، کلمهای عام است و شامل هر وسیلهای میشود.
ثانیاً:
قبل از «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ» اشاره به تقوا و عمل صالح شده؛ پس مقصود از وسیله باید چیزی غیر از عمل باشد که همان ذوات اولیا است.
ثالثاً:
در آخر آیه، سخن از جهاد به میان آمده، پس نمیتواند وسیله همان جهاد باشد.
توسّل به ارواح اولیا در احادیث اهلسنت
با مراجعه به احادیث اهلسنت نیز به رجحان توسل به ارواح اولیا پی میبریم.
محمد سلیمان کردی میگوید:
«و امّا التَوسَّلّ بِالأنبیاءِ و الصّالِحینَ فَهُو أمرٌ مَحبوُبٌ ثابتٌ فی الأحادیثِ الصحیحهِ وغیرها، و قد اطبقوا علی طلبه و استدلوا بأمور یطول شرحها، بل ثبت فی الأحادیث الصحیحه، التوسلُ بالأعمال الصالحه و هی اعراض، فبالذوات أولی.»؛
«و اما توسل به انبیا و صالحان، امری محبوب و ثابت در احادیث صحیح و غیرصحیح است، و علما اتفاق بر صحت درخواست از پیامبر(ص) داشته و بر آن به اموری استدلال کردهاند که شرحش طولانی است، بلکه در احادیث صحیحه توسل به اعمال صالح ثابت شده که اعراضاند، و به طریق اولی میتوان توسل به ذوات هم نمود.»
سیره و دیدگاه برخی صحابه، تابعین و امامان اهلسنت در توسل به پیامبر(ص)
با مراجعه به احادیث و کتب تاریخی پی میبریم که صحابه بعد از وفات پیامبر(ص) به آن حضرت توسل جستهاند. اینک به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
نخست سفارش اّمّ المومنینعایشه
دارمی از ابوالجوزاء اوسبن عبدالله نقل کرده که گفت: «وقتی اهل مدینه را قحطی شدیدی فراگرفت، آنان از این امر به عایشه شکایت بردند. او گفت: نظر به قبر پیامبر(ص) کرده و از آن سوراخی را به طرف آسمان باز نمایید بهطوری که بین قبر و آسمان سقفی نباشد. او گفت: آنان اینچنین کردند. لذا باران زیادی بر ما نازل شد بهحدی که علفها روییده و شترها چاق شدند.»
دوم: توسل امام علی(ع) و عباس کنار قبر پیامبر(ص)
محمدبن عمر واقدی میگوید: «عبداللهبن قرط از یرموک با نامۀ ابوعبیده نزد عمربن خطاب آمد، و چون خواست بازگردد نزد روضۀ رسولخدا(ص) آمد تا بر او سلام دهد که علیبن ابیطالب(ع) و عباس را ملاقات کرد و از آندو درخواست دعا نمود. آنان دستها را به دعا برداشته و عرضه داشتند:
"بارالها! ما متوسل میشویم به پیامبر مصطفی و رسول برگزیده که آدم به او توسل جست، و خواستۀ او را اجابت کرد و خطایش را پوشاندی، که بر عبدالله راهش را آسان کرده و دور را بر او نزدیک سازی و یاران پیامبرت را نصرت دهی؛ زیرا که تو شنوندۀ دعایی"»
سوم: توسل عبداللهبن جعفر
واقدی نقل میکند: «مسلمانان در جنگ با روم به هنگام فتح دیر ابیالقدس به کمین بزرگی گرفتار شدند، طوریکه مسلمانان از صحنه گریخته و جز تعدادی از مجروحان دشمن در صحنه نماند. در این هنگام عبداللهبن جعفر که صاحب پرچم بود، به پروردگارش پناه برد و در دعایش گفت:
"ای کسی که مخلوقات را خلق کردی و برخی را به برخی مبتلا نمودی و آن را محنت برای آنان قرار دادی! از تو میخواهم به جاه محمّد(ص) که برای ما از امرمان فرج و مخرجی قرار دهی"»
چهارم: توسل مالکبن انس
از مالکبن انس نقل شده که گفت: «خلیفه منصور از او(امام مالک) سؤال کرد: هرگاه پیامبر(ص) را زیارت کردم آیا به او رو کنم یا به قبله؟ امام مالک گفت: چرا صورتت را از او برمیگردانی، درحالیکه او وسیلۀ تو و وسیلۀ پدرت آدم نزد خداوندمتعال است؟ بلکه رو به او کن و به او طلب شفاعت نما که خداوند شفاعت او را خواهد پذیرفت.»
ابنجماعه در کتاب هدایه السالک الی المذاهب الاربعه فی المناسک مینویسد: «اینقصه را حافظ ابنبشکوال و سپس قاضیعیاض در الشفاء نقل کردهاند؛ لذا التفات به قول کسی که میگوید اینحدیث جعلی است نمیشود؛ زیرا طبق هوای نفسش چنین گفته است.
پنجم: نقل ابنتیمیه
ابنتیمیه در کتاب التوسل والوسیله مینویسد: «این دعا توسل به پیامبر(ص) است و مثل آن روایت شده که سلف به آنها دعا مینمودند، و در اینباره از سلف آثاری نقل شده و در دعای بسیاری از مردم موجود است.»
در اینجا ابنتیمیه تصریح به توسل سلف یعنی صحابه و تابعین و تابعین تابعین به پیامبر(ص) کرده است.